امامت و پیشوایی متقین یکی از خواسته های بزرگ مومنان است؛ زیرا مومنان همان طوری که حسنات آخرت را می خواهند بر آن هستند تا حسنات دنیا را نیز در تمامیت کمالی آن داشته باشند.(بقره، آیه 201)
خدا از مومنان می خواهد در هر کاری که وارد می شوند، آن را به عنوان یک کمال به گونه ای بخواهند و بجویند که «تمام» آن «کمال» نصیب آنان شود؛ زیرا انسان می بایست مصداق و مظهر «ذو الجلال و الاکرم» باشد تا جایی که وقتی به او می نگرد «وجه الله» را در وی بنگرند. بر این اساس، هر مومنی می بایست تلاش کند تا بر اساس «سبوح قدوس»، سبوح و پاک از عیب، قدوس و پاک از نقص باشد؛ زیرا فقدان هر کمالی به معنای عیب است، چنان که نرسیدن به تمامیت آن کمال، نقص است.
انسان مومن بلند همت و «اولوا العزم» است. بر این اساس وقتی مقصودگذاری می کند، مقصودش را عالی ترین و کمال ترین و تمام ترین قرار می دهد و خواهان «الاکمال و الاتمام» است؛ یعنی هر کمالی را در تمامیت آن می خواهد.
از آن جایی که امامت یک کمالی است، بر آن است تا نه تنها آن را دارا باشد، بلکه در تمامیت آن، به چنین کمالی دست یابد؛ زیرا پیشوایی و امامت را تا جایی می خواهد که «امام المتقین» باشد؛ یعنی نه تنها می خواهد که در میان متقین از السابقون المقربون از معصومان، امامی داشته باشد، بلکه می خواهد خود نسبت به دیگر متقین امامت و پیشوایی داشته باشد؛ یعنی سرمشق و پیشگام و پیشتاز در کارهایی تقوایی باشد تا جایی که دیگران او را به عنوان سرمشق قرار دهند و بر اساس فلسفه و سبک زندگی او، زندگی خویش را ساماندهی کنند.
برخی از مردم که دارای همت عالی نیستند، نهایت چیزی که از خدا می خواهند این است که افراد متقی دیگری به عنوان فرمانده و رهبر و امام برایشان باشد؛ اما مومنان می بایست از خدا بخواهند آنان را دارای چنان همت عالی سازند که خود «امام المتقین» باشند. از این روست که خدا به مومنان در قالب دعا و نیایش آموزش می دهد که از خدا همت عالی با مقصودی به نام امام المتقین را بخواهند و به کم تر این قانع نشوند: رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً؛ پروردگارا ما! به ما از همسران و فرزندانمان آن ده که مایه چشم روشنى ما باشد! و ما را امام و پیشواى پرهیزگاران گردان! (فرقان، آیه 74)
پس همان طوری که ما باید خواهان زن و فرزندانی باشیم که با دیدن و داشتن آنان، اشک شوق خُنَک از چشمان ما جاری شود تا مایه چشم روشنی ما باشد، هم چنین این همت عالی را داشته باشیم که امام المتقین باشیم و دیگران از فکر و عمل ما درس بگیرند و دنبال ما بیایند و از ما پیروی کنند.